تصمیمی بزرگ به نام کارآفرینی
امروزه افراد زیادی را میبینیم که بدلیل نبود فرصت شغلی مناسب به کارآفرینی روی میآورند یا افرادی که در حال حاضر شغلی دارند، اما به دلیل تناسب نداشتن هزینهها و درآمد، به کارآفرینی پناه میآورند؛ چرا که تصور آنها از کارآفرین، کسی است که پول و ثروت زیادی دارد اما از ریسکها، چالشها، شکستهای مسیر آگاهی ندارد.
یک افسانه همیشگی
همیشه این را شنیدهایم که برای رسیدن به موفقیت بزرگ، باید از پول و آبرو و نزدیکانت مایه بگذاری و ریسک کنی. ولی واقعیت این است که خیلی از کارآفرینان موفق، با روشهای محتاطانه و محافظهکارانه موفق شدهاند.
سختترین تصمیم برای کارمندان
برای کارمندان سختترین و مهمترین کار خروج از منطقه امن است. مادامیکه در منطقه امن خود بمانید، هیچ رشد و پیشرفتی وجود ندارد، اما گاهی باید از این منطقه خارج شد و کمی ریسک کرد.اما فراموش نشود که بهترین ریسک برای کارمندان، ریسک منطقی است.کسی که قصد راه اندازی کسب وکاری را دارد، نباید با تاثیرپذیری از زندگی کنونی کارآفرینان موفق، عمل کند.
واقعیت ریسک حساب شده بیلگیتس
مثلا در مورد بیل گیتس اینطور تعریف میشود که تا تب کارآفرینی به جانش افتاد، ذانشگاه هاروارد را ترک کرد تا برود مایکروسافت را زاه بیندازد. یعنی حاضر شد قمار کند که «ریک اسمیت» در کتاب «جهش» به ما میگوید «بیل گیتس» برای همیشه دانشگاه را ترک نکرد. فقط مرخصی ترمی گرفت تا با حمایتهای مالی خانوادهاش مهارتهای برنامهنویسیاش را توسعه دهد و ارتباطاتی در این کار برای خودش دستوپا کند. «اسمیت» میگوید اگر نقشه «بیل گیتس» جواب نمیداد، برمیگشت هاروارد، مدرکش را میگرفت و مدیر یک شرکت میشد و زندگی خوبی برای خودش میساخت. پس میبینیم که « گیتس » پلهای پشت سرش را خراب نکرد.
کار درست، راه درست،نتیجه درست
پس برای اینکه شما هم یک کارآفرین باشید، نیازی نیست به یک باره از شغل خود استعفا دهید و کار جدید خود را با کلی اما و اگر شروع کنید.از طرفی شروع هر کسب و کاری به سرمایه اولیه حتی خیلی کم نیاز دارد. حتی برای زمانی که قصد راهاندازی کسب وکار خودتان را دارید، باید بتوانید از پس هزینههای خود و خانوادهتان برآیید.
رسیدن از امنیت به امنیت
پیشنهاد اکید میشود از امنیت به امنیت برسید. یعنی قبل از اینکه کار فعلی خود را رها کنید، همه موارد را در نظر بگیرید، مانند سرمایه اولیه مورد نیاز برای راهاندازی کسب وکار خودتان و با خودتان عهد ببندید تا زمانی که درآمدتان دو یا سه برابر یا حتی در کمترین حال برابر شغل فعلیتان نشد، کار فعلیتان را رها نکنید.
مزیت اصلی کار فعلیتان
وجود کار فعلیتان میتواند کمک زیادی به کسب وکار جدیدتان کند. چه بسیار خانوادههایی که بخاطر همین موضوع، یعنی نداشتن درآمد در شروع کسب وکار از هم پاشیده شدند. وجود درآمدی در زندگیتان، به حفظ شرایط کنونی زندگیتان کمک زیادی میکند.
انگیزه در شروع
راهاندازی کسبوکار موفق به چیزی بیشتر از انگیزه احتیاج دارد. کارآفرینی یک علم است اما علم موشک نیست که سخت باشد. همه کسب وکارهای موفق با یک ایده خوب شروع میشوند.
نتیجه بیشتر از انتظار شروع
شروع یک کسب وکار احتیاج به سرمایهگذاری روی زمان و پولتان دارد و این کار را به این خاطر میکنید که امیدوارید در نهایت از نظر مالی برایتان اتفاق خوبی بیفتد. ولی نتایج خوب آن ممکن است خیلی بیشتر از انتظار شما باشد. مثلا یکی این است که رضایت فوقالعادهای بدست میآورید از این که اصول خودتان را ترسیم میکنید و میبینید که به آن میرسید. و وقتی برای بقیه شغل ایجاد میکنید ، نه تنها برای خودتان ثروت به وجود آوردهاید، بلکه به آنها خیر هم رساندهاید.
کارآفرینان با کسب و کارهای کوچکشان شغل ایجاد میکنند و تاثیر بسزایی روی رشد اقتصادی کل جهان میگذارند. کارآفرینان تفاوت خلق میکنند و روی زندگی مردم اثر میگذارند.
شروع با یک انتخاب
پس تصمیم خودتان را بگیرید. همچنان میخواهید کارمند بمانید و رویای مدیر یا رییستان را به حقیقت تبدیل کنید یا رویای خودتان را به هدف تحقق یافته برسانید.همه چیز از همین انتخاب شروع میشود.
این نکته جالبی بود در مورد تصمیم بیل گیتس که خیلی ها شاید فکر کنند که برای ایجاد مایکروسافت دانشگاه را ترک کرد.
سلام ودرود خدمت شما دوست عزیز.و تشکر بابت خواندن مقاله و ارسال دیدگاه